خاطرات شیرین کودکی

حرفای مادرانه

سلام بر پسرای خوشگل خودم امین جان ومحمد جان  خوبید گلای خوشگل من ،این روزها که با درس مجازی شروع میشه تا ساعت یک مشغول درس هستیم بعد یکم تازگیا امین خوشگلم به گوشی وابسته شده بود که دو روزه الحمدالله کم شده😀خداروشکر  امروز ۱۴ ماه رمضون هس و روزه میگیرم ووقتی به شما غذا میدم ،محمد میگه بابا تو اوروش هستی اذان میده میخوری ،الان داشتم له محمد غذا میدادم که یه کوچولو دهنم گذاشتن ،زود گفت مامتن عه اذان داده ،منم گفتم اره خوردیم یادت نیس ،معلومه خیلی حواست جمع هس ،ویادت مونده بود که من روزه میگیرم ،چند روزه می یم برا خونه گاز وهود میز نهار خوری لخریم ،قشنگ مارو همراهی میکنید ، یکم حرف زدنت دیر شده ،مبتونی منظورتو برسچنی ویا حرف ...
8 ارديبهشت 1400
1